لوئیس مایور بنیان گذار استودیو فیلمسازی MGM
ژوئیه 13, 2008 at 09:53 بیان دیدگاه
لوئیس مایور
داستان زندگی این غول فیلم سازی همانند متن یکی از فیلمهایش است. او خود را از خانوادهاش که مهاجر و دلال فلزات بودند جدا کرد و به یکی از افسانههای هالیوود تبدیل کرد. لوئیس مایور کارش را از سال 1907 در تعداد محدودی از سالنهای تئاتر آغاز کرد و در سال 1924 به سمت نایب رییس شرکت مترو گولدوین مایر(MGM) منصوب شد که حقیقتاً بزرگترین استودیوی فیلم سازی در تاریخ هالیوود بوده است
در خلال چند دهه بعد، این استودیو که نشان آن یک شیر غرنده بود به موفقیتهای چشمگیری دست یافت. همانند دیکتاتورهای بزرگ که بالاخره روزی هم سرنگونی را تجربه میکنند، مایور در سال 1951 و در حالی که همچنان بر سر قدرت میجنگید، از شرکت مترو گولدوین مایر کنار رفت.
1885. تولد.
1907. خرید یک سالن تئاتر در هاورهیل واقع در ماساچوست.
1915. به صحنه بردن نمایش تولد یک ملت در تئاتر خودش.
1918. آغاز به کار شرکت تولید فیلم در لسآنجلس به نام شرکت سینمایی لوئیس مایور.
1924. ادغام شرکت لوئیس مایور، شرکت ساموئل گولدوین و شرکت مترو برای ایجاد شرکت مترو گولدوین مایور یا MGM.
1926. ساخت فیلم بن هور.
1927. شکل گیری آکادمی علمی و هنری تصاویر متحرک.
1932. ساخت فیلم گراند هتل.
1936. مرگ رقیب اصلی او یعنی ایروینگ تالبرگ .
1951. کنارهگیری از MGM پس از جنگ قدرت با دور اسکاری .
1957. درگذشت.
پیشینه و ظهور
لوئیس مایور در تاریخ 4 ژوئیه 1885 در مینسک روسیه (که امروزه پایتخت بلاروس یا روسیه سفید است) چشم به جهان گشود. در سال 1888، خانواده لوئیس به کانادا مهاجرت کردند. در کانادا، پدر لوئیس کسب و کاری موفق را در زمینه ضایعات فلزات راه اندازی و آن را از یک کارگاه کوچک به کارخانهای بزرگ تبدیل کرد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، لوئیس به کسب و کار پدرش پیوست و دنیای تجارت و کسبوکار را به ادامه تحصیل ترجیح داد. وی خیلی زود، شرکتی را در این زمینه در شهر بوستون راهاندازی کرد.
در سال 1907، مایور نخستین گام خود را در مسیر هالیوود برداشت. او با رها کردن کسبوکار خانوادگی خویش، یک سالن تئاتر کوچک و متروکه را در هاورهیل واقع در ماساچوست و به صورت نقد خرید. او این تئاتر را بازسازی کرد و تصمیم گرفت تنها فیلمهای با کیفیت را در آن به نمایش درآورد. لوئیس مایور در این بازی برنده شد و خیلی زود مالک بزرگترین سالن نمایش در ایالت نیوانگلند شد. در سال 1915 او اقدام به اکران فیلم «تولد یک ملت» کرد که معروفترین فیلم آن دوران بود. سود سرشار مایور از نمایش این فیلم کمک شایانی به او برای پیشرفتهای بعدی در هالیوود کرد.
لحظات تعیین کننده
در سال 1918، مایور فعالیتهایش را به لس آنجلس برد و در آنجا شرکت سینمایی لوئیس مایور را تأسیس و فعالیتهای فردی خود را شروع کرد. در ابتدا، هزینه تولید فیلمهای او از طریق عواید کسب و کار زنجیرهای او در زمینه سالنهای نمایش تأمین میشد. وی ستاره آن دوران یعنی آنیتا استیوارت را به خدمت گرفت و با تبدیل او به هنرپیشه اول فیلمهایش، به مدت 5 سال سود هنگفتی را به دست آورد.
هالیوود هنوز در مراحل نخست فعالیتش قرار داشت. با وجود اینکه مایور به دلیل کسب و کارش در زمینه سالنهای نمایش مردی ثروتمند شده بود اما اقبال او به خاطر حضور افرادی ثروتمند و با نفوذ قدری دستخوش تغییر شد. در رأس همه این افراد، مارکوس لو قرار داشت. او قدرت بلامنازع در ساحل شرقی ایالات متحده بود که اگرچه سه هزار مایل با دفترش در نیویورک فاصله داشت، اما این فاصله جغرافیایی هیچ تأثیری در موفقیتش نداشت.
در سال 1924، مایور پیشنهادی عالی دریافت کرد. لو خواهان آن بود که استودیویش به نام مترو با شرکت سینمایی لوئیس مایور و شرکت ساموئل گولدوین ادغام شود. آنچه که لو میخواست محقق شد و شرکت مترو گولدوین مایور (MGM) شکل گرفت. مایور به عنوان نایب رییس این شرکت منصوب شد. به کمک این شرکت و استفاده از ستاره های آن دوران، او نهایتاً به جایگاهی برتر در هالیوود دست یافت.
لوئیس مایور در MGM مایور قدرتش را با ایروینگ تالبرگ تقسیم کرد که توسط لو از دانشگاه استخدام شده بود. مایور چندان از این وضعیت راضی نبود و گاه گاه کشمکشهایی میان آنها رخ میداد. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در سال 1936، تالبرگ از دنیا رفت.
پس از آن این مایور بود که به حکمران بیچون و چرای MGM تبدیل شد. ایفرایم کاتز که یکی از برجستهترین متخصصان و نویسندگان حوزه فیلم و سینما است و معروفترین اثرش، فرهنگ لغات سینمایی است، مایور را مدیری دیکتاتورمآب و مستبد تعریف میکند. با این وجود، مایور توانست MGM را به یک خانواده بزرگ تبدیل کند. او توانست بسیاری از ستارگان بزرگ آن دوران همچون لون چانی و گرتا گاربو و مدیران موفقی همانند کینگ ویدور و اریک فان استروهیم را به خدمت بگیرد.
مایور توجه زیادی به سینمای روشنفکری داشت. از طرف دیگر، همانند هر غول رسانهای دیگری، او به خوبی میدانست که عامه مردم به دنبال چه چیزهایی هستند و چه علایقی دارند. وی یک اپراتور همیشه فعال بود. مایور نه تنها به خاطر ساخت فیلمهایش بلکه به دلیل قدرت مدیریتی بالایش، همواره مورد تحسین دیگران قرار داشته است.
هر چه قدرت MGM افزایش مییافت، قدرت مایور نیز بالاتر میرفت. این استودیو هفتهای یک فیلم بیرون میداد و به استودیویی با چندین هزار نفر پرسنل تبدیل شده بود که روزی آمریکایها آرزوی چنین استودیویی را داشتند. اما در پشت صحنه، مایور همیشه مردی مستبد و سختگیر بود. او به همان اندازه که صحنههای فیلمبرداری را قطع میکرد، کارکنان و حتی ستارههایی که رضایتش را برآورده نمیکردند، اخراج میکرد.
همانند دیگر مدیران مستبد، سرانجام همین رویه مایور را از پای درآورد. در دهه 1950 و در حالی که او دیگر رمقی برای مبارزه با مدیران جوان و آینده دار نداشت، نهایتاً خود را از این کسبوکار کنار کشید. او در سال 1951، سمت خود در MGM را به «دور اسکاری» سپرد. مایور در سالهای آخر عمرش تلاش زیادی کرد تا سهام سهامداران اصلی این شرکت یعنی لو و اسکاری را بخرد و عملاً آنها را از میدان به در کند اما هرگز به توفیق در این کار نرسید. او در سال 1957 در اثر ابتلا به بیماری سرطان خون جان سپرد.
متن و نتایج
زندگی مایور داستانی است که در آن وی ، هم نقش قهرمان و هم نقش ضد قهرمان را ایفا کرده است. او در مسیری که پیمود، دشمنان زیادی داشت. در زمان مرگ او گفته میشد علت اینکه نیمی از هالیوود در مراسم تشییع جنازه او شرکت کرده بودند، این بود که مطمئن شوند مایور واقعاً مرده است. با این وجود حتی رقبای مایور نیز از او به خاطر تحولی که در این صنعت ایجاد کرده بود، با احترام یاد میکنند.
مایور رئیس شرکت MGM، در عصر طلایی سینما بود. چندین شاهکار سینمایی در دوران ریاست او ساخته شدند مانند بن هور (1926) و شام در ساعت هشت (1936). او در اوج فعالیتهایش، بالاترین دستمزد را در میان تمامی مدیران جهان دریافت میکرد مبلغی بالغ بر سالی 1 میلیون دلار. باب هوپ در مورد او میگوید: «مایور با تنها 28 دلار که در جیبش داشت، یک دوربین و یک لباس کهنه به غرب آمد. اما به رشدی چشمگیر دست یافت.»
شاید مهمترین ویژگی مایور همان چیزی باشد که خودش بدان اشاره کرده است. او از پسر یک پدر فعال در زمینه کسبوکار بازیافت ضایعات فلزات، به موفقترین و قدرتمندترین مدیر هالیوود تبدیل شد. او میگوید: «یا در جستجوی موفقیت باشید یا بروید و قبرتان را بکنید!».
منابع: creativity.ir/ سایت میثاق مدیران
Entry filed under: دباره افراد موفق. Tags: لوئیس مایور.
Trackback this post | Subscribe to the comments via RSS Feed