درسهای كسبوكار برای يك كارآفرين جوان، از زبان يك كارآفرين جوان
سپتامبر 7, 2008 at 00:21 بیان دیدگاه
درسهای كسبوكار برای يك كارآفرين جوان، از زبان يك كارآفرين جوان
نويسنده : دی.جی.هانا
پيش از آن كه با ايجاد يك شغل جديد خود را به مخاطره بياندازيد، وقت خود را برای لذت بردن از آنچه تاكنون انجام دادهايد، صرف كنيد و بدانيد آنچه كه انجام میدهيد به طور كامل به موفقيت منتج نمیشود و چيزی كه در اين بين مهم است تجربياتی است كه بدست خواهيد آورد.
نگاه بهتری به افراد جوانی كه روزانه با آنها ارتباط داريد، بياندازيد؛ و تلاشهايی كه برای متمايز ساختن خود از آنها انجام میدهيد و نتايجی را كه از اين تلاشها بدست میآوريد، در نظر بگيريد و بدانيد كه تنها با سعی و تلاش است كه شما از افراد همسان موفقتر شدهايد.
شما به عنوان يك كارآفرين جوان، با موانع شخصی و شغلی زيادی روبرو خواهيد شد كه برای رسيدن به موفقيت بايد آنها را متحمل شويد. بعضی از اين فاكتورها، موانع واقعی هستند، مثل اينكه چگونه و از چه طريقی برای شغل خود پشتوانهی مالی تهيه كنيد و اينكه چگونه خانواده، مدرسه و شغل خود را به طور همزمان مديريت كنيد. بقيه فاكتورهايی كه در موردشان بحث میكنيم، چيزی جز موانعی كه خودمان برای خود ايجاد میكنيم، نيستند. مثلاً نگرانی در مورد سن و سطح تجربياتمان در برخورد با مشتری. اينها چيزی جز يك سری بازیهای فكری كه سبب عقب افتادن موفقيت میشوند، نمیباشند. به عنوان يك كارآفرين جوان شما بايد بر اين موانع غلبه كنيد، تا به موفقيت دست يابيد.
در اولين تلاش برای ايجاد يك شغل موفق، بدون شك شما به دفعات با مشكل روبرو خواهيد شد. برای جلوگيری از ايجاد حس شكست در اين شرايط غيرقابل اجتناب، نگاهی به اطراف خود بياندازيد. افراد زيادی را خواهيد يافت كه مشغول كارهايی هستند كه از آنها لذت نمیبرند. انجام اين گونه شغلها هيچ هدفی بجز تأمين هزينههای جاری زندگی را برای آنها تأمين نخواهد كرد.
همچنين افراد مسنتری را خواهيد يافت كه به شغلهای بیجنب و جوش مشغول هستند. آنها هيچ كنترلی بر موفقيت آيندهی خود ندارند. صبح از خواب بلند میشوند، سركار خود میروند، برمیگردند، میخوابند و دوباره صبح روز بعد را به همين ترتيب شروع میكنند. در حاليكه شما همواره و در طول زندگی خود درگير كسب تجربيات شغلی پويا هستيد. سن شما نبايد آسيبی به مسير موفقيت شما برساند. بلكه بايد به عنوان يك مزيت شما را به سوی اهدافتان سوق دهد.
برای يك كارآفرين جوان كاملاً طبيعی است كه در ارتباط با افراد مسنتر، احساس ناامنی نمايد. ولی بايد بدانيد كه نه تنها اين طرز تفكر شما را به جايی نخواهد رساند، بلكه مشتريان را نيز به سوی رقبايتان سوق خواهد داد. در ابتدا درخواست عقد قرارداد با افراد مسنتر برايم مشكل بود. من شغلی در ارتباط با راهحلهايی در وب ايجاد كردم و فكر میكردم «چرا مردم حاضر میشوند برای خلاقيت من پول پرداخت كنند» با اين كه میدانستم طرحهای من بالاتر وبهتر از طرح رقبايم بود. هر چند دفاع از كار خود در برابر مشتريان و منتقدين يك عكسالعمل كاملاً طبيعی است ولی بايد توجه داشته باشيد كه در دفاع از موقعيت خود؛ منجر به دعوا با مشتری نشويد. پرورش دادن حس ناامنی در خود، موجب خواهد شد كه اين نگرانی در فكر افرادی كه با آنها سر و كار داريد نيز رشد كند. آنها همواره نگران اين موضوع خواهند بود كه آيا خدمات شما برای آنها سودمند خواهد بود يا نه. اگر اين شيوهی تفكر در شما ادامه يابد، باعث خواهد شد كه به جای اينكه توجهتان را روی بهبود كارهايتان متمركز كنيد، خود را به خاطر هر گونه خطايی سرزنش نمائيد كه اين يك اشكال كشنده محسوب میشود. جوانان بايد سرمايههای شغلی تلقی شوند و نه محكومان به اشتغال.
جوانی شما باعث میشود كه بتوانيد كارهای متفاوت و ريسكهای زيادی انجام دهيد كه افراد مسنتر در مقام مساوی با شما نمیتوانند انجام دهند. شما بر خلاف رقيب خود، جوان و مجرد هستيد، شانسهای زيادی داريد و لزومی ندارد كه نگران سير كردن شكم فرزندان خود باشيد.
جوانی شما، ضامن انرژی و قوای فكری شماست. به عنوان يك شخص جوان كارها را از ابتدا شروع كنيد و نگذاريد تا پايههای شغلی كه ايجاد میكنيد، سست بنا شود. و اگر در اين جريان نياز به حقوق پيوسته داريد، در كنار توسعه دادن شغل جديد، شغل قبلیتان را كه تنها منبع تأمين سرمايهی اوليهتان بوده، رها نكنيد.
تا اگر شغل جديدتان عملكرد مناسبی نداشت، دوباره فعاليتهای خود را در زمينهی شغلی قبلیتان افزايش دهيد و درآينده دوباره با دقت و آگاهی بيشتری به توسعه و تكامل طرح شغلیتان بپردازيد.
راه عاقلانه اين است كه قبل از شروع شغل جديد و به مخاطره انداختن خود، موفقيت شغل خود را ارزيابی كنيد. يافتن پشتوانهی مالی اوليه برای شغل جديد دشوار است. لذا شايد كار نيمه وقت، تنها راهی است كه شما را در رسيدن به اهدافتان موفق میسازد. من موقع شروع كارم خيلی خوشبخت بودم، چون از قبل برنامهريزی داشتم و از كودكی پولهايم را پسانداز كرده بودم. اگر شما تا به حال اين كار را انجام ندادهايد، همين حالا به بانك برويد و حساب پسانداز برای خود باز كنيد. نه حساب جاری بلكه حساب پسانداز باز كنيد و مادامی كه برای توسعهی شغلتان به آن نياز نداشته باشيد، از آن برداشت نكنيد.
سعي كنيد پولتان را مادامی كه طرح شغلیتان هنوز جوان است افزايش دهيد. با رشد توسعهی شغلتان، اين پول را به كار گيريد و آن را دوباره جايگزين نمائيد. در كنار پرداخت هزينههای زندگیتان بيشترين مقدار ممكن را پسانداز كنيد تا موقع توسعهی شغلتان اين پول را پشتوانه خود سازيد، سپس شما بايد توجه كامل خود را روی توسعهی شغلتان متمركز سازيد. مدرسه و كارهای مربوط به آن موانعی هستند كه مختص كارآفرينان جوان میباشند. اولويتدهی به كارهايتان بسيار مؤثر خواهد بود.
مهم نيست كه چقدر موفقيت از شغلتان عايد شما شود و يا اينكه چه زمانی را به آن اختصاص دهيد. كارهای مربوط به درس و مدرسه بايد در اولين اولويت شما قرار گيرند. خيلی راحت است كه برای رسيدن به ميليونها دلار پول، تكاليف مدرسه را انجام ندهيد و يا اين كه در مدرسه توجهتان به درس را كمتر كنيد ولی بايد بدانيد كه درس چيزی است كه در آينده با گسترش و ادامهی شغلتان در زندگی به شما كمك خواهد كرد. وقت خاصی را برای انجام تمرينات مدرسه اختصاص دهيد و وضعيت مطلوب نمراتتان را حفظ كنيد. هيچ كس حاضر به ارتباط با شخصی كه نتوانسته درس خود را تمام كند و در مدرسه شكست خورده است، نمیباشد. زمانی كه شروع به بالفعل در آوردن طرح شغلیتان كرديد، بدانيد كه هماكنون شما به موفقيت رسيدهايد و اين روحيهی كارآفرين و آرزوهايتان شما را در زندگی ياری خواهد داد. حتی اگر نتوانستيد به خوبی آن را پياده كنيد بدانيد كه به تجربيات شغلی فراوانی دست يافتهايد كه ديگر همسن و سالهايتان از آن بیبهرهاند.
شما جوانی خود را برای كسب برتری صرف میكنيد، پس بايد هميشه آماده باشيد و همواره مثبت فكر كنيد كه موفق خواهيد شد. هرگز از بالا بردن مقام شغلی و ترقی دادن شغل خود بازنايستيد و هرگز از موفقيت نترسيد.
References : WWW.Zeromillinon.com
منبع: روزنامه تفاهم
Entry filed under: مقالات کسب وکار. Tags: كارآفرين, كسبوكار, دی.جی.هانا, درسهای كسبوكار.
Trackback this post | Subscribe to the comments via RSS Feed